English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8009 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wild card U روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
wild card character U نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
Other Matches
wild about U دیوانه
wild about U شیفته
wild U جنگلی
wild U ماجراجویانه
wild U ریسکی
wild U خود رو شیفته و دیوانه
wild U وحشی
wild a U گورخر خردشتی
wild rocket U کک کوج
wild rape U اهوری تخم خردل
wild pigeon U کبوتر چاهی کفتر چاهی
wild parsmip U شقاقل مصری
wild parsley U انواع هویج وحشی
wild pansy U بنفشه سه رنگ
wild shot U تیر پراکنده
wild or bohemian U زیتون بری
wild shot U تیر بی هدف
wild oat U جوپیغمبری اصل
wild goat U بزکوهی تکه
Wild West U ایالتهای غربی
Wild West U غرب وحشی
wild rye U الیم
wild rice U برنج وحشی
wild animals U حیواناتوحشی
wild rue U سداب کوهی اسپند
wild garlic U سیرخرس
wild garlic U پیاز خرسی
wild garlic U والک کوهی
run wild <idiom> U غیرقابل کنترل
wild oat U جو دو سر
to drive wild U دیوانه کردن
wild pansy U بنفشه فرنگی
wild boar U گرازوحشی
wild beasts U جانوران وحشی وحوش
wild basil U ضمیران
wild ass U گورخر
wild and woolly U ژولیده پشمالو
wild and woolly U درهم ریخته
wild and woolly U کثیف
wild beast U دد وحش
run wild U خودروبودن
run wild U بی بند و بار بودن
wild bryony U پنجه کلاغ
wild cat U بی اعتبار بی پشتوانه نادرست
wild land U زمین بایر و لم یزرع
wild fowl U مرغان وحشی پرندگان وحشی
wild flax U کتان
wild eyed U دارای چشمان وحشی وخیره
wild cord U تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
wild marjoram U اویشن شیرازی گلپر
wild mustard U خردل بری ایهقان
wild land U صحرا بیابان
to sow one's wild oats U چل چلی خودرا کردن
to sow one's wild oats U جولان خودرادادن
gum of wild almond U ازدو
wild thymeŠmother of thyme U سیسنبر
gum of wild almond U زد
wild rocket oil U روغن منداب
wild goose chase <idiom> U ناامیدانه جستجو کردن
wild oriental a tree U ارژن
gum of wild almond U زدو
wild goose chase U تلاش بیهوده
wild-goose chase U تلاش بیهوده
wild-goose chases U تلاش بیهوده
to have the wild stag's foot <idiom> U در چابکی پای آهوی وحشی داشتن.
to goon a wild goose chase U درپی کارغیرعملی یامحال رفتن
card U مین فلز برای تختههای مدار
card U ماشین پرداخت پارچه
card U وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
card U خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است
card U وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
card U بخشی از ستون کارت که برای یک نوع داده در نظر گرفته شده است
card U روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
card U بخشی از حافظه که حاوی نمایش داقیق اطلاعات روی کارت است
card U برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
card U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
card U ورقه نصب مواد که روی آن قط عات الکترونیکی قابل نصبند
card U برگ
card U ورق بازی کردن
card U کارت تبریک کارت عضویت
card U کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده
card U وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
card U ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
card U برگه
card U امتیاز معین را درهربخش ازبازی بدست اوردن
card U یک کارت پانچ
card U قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
card U ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
card U فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
card U تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
card U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card U مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
card U سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
card U پنبه زنی
card U مقوا
card U ورق بازی گنجفه
ID card U شناسنامه
card U کارت
card U ورق
greetings card U کارتتبریک
card U تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
card U کارت ویزیت بلیط
ID card U کارت شناسایی
punched card U کارت منگنه
red card U کارت قرمز
range card U کارت تیر سلاح جدول تیر سلاح
punched card U کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند
range card U کارت برد
punched card U کارت منگنه شده
ram card U RAکارت
punched card U کارت پانچ شده
qualification card U کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
race card U برنامه اسب دوانی
red card U علامت اخراج اخراج بازیگر
trailer card U کارت پشت بند
visiting card U کارت ویزیت
to palm a card U برگی را در دست غیباندن
time card U کارتی که ساعت حضور وغیاب کارگر روی ان قید میشود گاه برگ
tape to card U از نوار به کارت
summary card U کارت خلاصه
stub card U ته کارت
storm card U طوفان نمای دریایی
smart card U کارت هوشمند
safety card U کارت تامین اتشبار
safety card U کارت تامین جنگ افزار
to play one's card well U از فرصت خود استفاده کامل کردن
visiting card U کارت اسم درفرانسه
visting card U کارت ویزیت
card sharp U برگزن
card sharps U قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
card sharps U برگزن
card-carrying U دارای کارت عضویت
card-carrying U دو آتشه
card-carrying U واقعی
index card U کارتشاخص - کارت Index
card-indexes U رجوع شود به file card
green card U کارت سبز
cheque card U کارتشناساییمخصوصدریافتچک
card support U حافظورق
high card U کارتبالا
cash card U کارتمخصوصگرفتنپول
boarding card U کارتمخصوصیکهمسافرانباید بههمراهداشتهباشند
card sharp U قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
yello card U اخطار
yello card U کارت زرد
we left a card on him U کارتی در خانه اش گذاشتیم
card-carrying U عضو رسمی
vaccination card U دفترچه واکسیناسیون
vaccination card U دفترچه مایه کوبی
card-index U رجوع شود به file card
to get [be given] your card [British E] <idiom> U برگه اخراج از شغل را گرفتن [اصطلاح روزمره]
card-cut U [برجسته کاری کوچک زنجیره ی هندسی در کتیبه های گوتیک]
I have a credit card. من کارت اعتباری دارم.
trump card <idiom> U استفاده از وسیله قدیمی اگر هیچ چیز دیگرکار نکند
card up one's sleeve <idiom> U برای روز مبادا نگهداشتن
He is a loose card . U خیلی ول است
To play ones last card U آخرین تیر ترکش رارها کردن
card vote U کنارهگیریبهنفعکسی
circuit card U کارت مدار
card punch U دستگاه کارت منگنه
card punch U کارت منگنه کن
card loader U کارت بارکن
card loader U بار کننده کارت
card jam U گیر کردن کارت
card image U تصویر کارت
card hopper U قسمت جهنده کارت
card hopper U ناودان کارت
card guide U راهنمای کارت
card format U قالب کارت
card file U پرونده کارتی
card rack U طاقچه کارت
card rack U جای کارت
card verifier U بازبین کارت
card verification U بازبینی کارت
card system U سیستم کارتی
card stacker U مخزن کارت
card stacker U کارت پشته کن
card sorter U دستگاه مرتب کننده کارت
card sorter U دستگاه کارت جورکن
card row U سطر کارت
card reproducer U تولیدکننده دوباره کارت
card reader U کارت خوان
card field U فیلد کارت
card field U میدان کارت
card aligner U هم تراز کننده کارت
calling card U کارت ویزیت
calibration card U کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
binary card U کارت دودویی
bin card U کارت مصرف محتویات فرف
aperture card U روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
account card U کارت حساب
report card U کارنامه
identity card U شناسنامه
credit card U کارت اعتباری
credit card U کارت یاورقه خرید نسیه
playing card U گنجفه
card bed U بستر کارتها
card board U مقوای نازک
card feed U خورد کارت
card face U رویه کارت
Recent search history Forum search
1CVV2 Code
0an arm of wild heat
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com